فهرست مطالب

آموزش و ارزشیابی - پیاپی 19 (پاییز 1391)

نشریه آموزش و ارزشیابی
پیاپی 19 (پاییز 1391)

  • تاریخ انتشار: 1391/09/18
  • تعداد عناوین: 8
|
  • غلامحسین میکاییلو، دکتر غلامحسین انتصارفومنی صفحات 13-25
    هدف این پژوهش بررسی رابطه بین فعالیت های بعد از مدرسه ازقبیل (ساعات انجام تکلیف، ساعات مطالعه کتاب درسی، ساعات مطالعه کتاب کمک درسی و ساعات شرکت در کلاس های خصوصی مربوط به ریاضی(3) ) با پیشرفت تحصیلی ریاضی (3) و تعیین سهم هریک در میزان پیشرفت تحصیلی ریاضی (3) بوده است. برای این منظور از دانش آموزان پسر سال سوم تجربی شهر زنجان (ناحیه 1 و 2) نمونه ای به حجم 148 نفر به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای در قالب 9 دبیرستان (11 کلاس) انتخاب شد. متغیرهای هوش، نوع مدرسه (فقط عادی – دولتی) و نوع سوالات (نهایی کشوری) بعنوان متغیر کنترل در این رابطه مورد بررسی قرار گرفته اند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه محقق ساخته و نتیجه آزمون ریون دانش آموزان استفاده شد. نمرات نهایی ریاضی (3) در پایان سال تحصیلی (خردادماه) به عنوان متغیر ملاک مورد استفاده قرار گرفته اند. نتایج پژوهش حاکی از آن است که در بین متغیرهای پیش بین بعد از کنترل هوشبهر تنها ساعات انجام تکلیف ریاضی (3) رابطه معنی داری را با پیشرفت تحصیلی ریاضی (3) دارد. درخصوص سهم فعالیت های بعد از مدرسه در پیشرفت تحصیلی نیز با توجه به رگرسیون سلسله مراتبی، در بین متغیرهای پیش بین تنها ساعات انجام تکلیف ریاضی (3) سهم معنی داری در پیشرفت تحصیلی ریاضی (3) دارد. بنابراین می توان نتیجه گرفت که افزایش ساعات انجام تکلیف موجب ارتقاء پیشرفت تحصیلی ریاضی (3) شده است.
    کلیدواژگان: تکلیف مدرسه، کتاب درسی، کتاب کمک درسی، کلاس خصوصی، پیشرفت تحصیلی
  • دکتر سیدداوود حسینی نسب، کبری مصطفی پور صفحات 27-40
    تحقیق حاضر بررسی رابطه بین مهارت های ارتباطی مدیران با سلامت سازمانی مدارس شهرستان پارس آباد بوده است. روش تحقیق از نوع توصیفی- همبستگی می باشد. جامعه آماری این تحقیق عبارت است از کلیه مدیران مدارس پارس آباد که برابر 157 مدیر و کلیه دبیران که 1323 نفر می باشند که در نهایت حجم نمونه مدیران با استفاده از فرمول کوکران 76 نفر و حجم نمونه معلمان (به ازاء هر مدیر 5 معلم) 380 نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات دو پرسشنامه استاندارد شده، شامل پرسشنامه مهارت های ارتباطی بارتون ای جی و پرسشنامه سلامت سازمانی OHI هوی و همکاران می باشد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته که طبق آزمون ضریب همبستگی انجام گرفته عمده ترین نتایج آن به شرح زیر است: بین مهارت های ارتباطی مدیران، مهارت کلامی، مهارت شنود و مهارت بازخورد مدیر با سلامت سازمانی مدارس رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد. طبق آزمون رگرسیون چندگانه به روش گام به گام مهارت شنود بیشترین تاثیر را در پیش بینی سلامت سازمانی میان 71% دارد.
    کلیدواژگان: مهارت ارتباطی مدیر، سلامت سازمانی، مدیران مدارس
  • دکتر مجید باقرزاده، وحید راشدی، دکتر علیرضا بافنده صفحات 41-57
    این پژوهش با هدف تعیین رابطه هوش سازمانی با مدیریت تعارض انجام شده است. طرح تحقیق از نوع همبستگی و در زمره تحقیقات کاربردی می باشد. جامعه آماری تحقیق، مدیران و معلمان مدارس دولتی در مقاطع متوسطه و راهنمایی آموزش و پرورش شهرستان مراغه بودند؛ که متشکل از80 مدیر و 784 معلم بود که از این تعداد با فرمول کوکران، تعداد 44 مدیر و256 معلم به عنوان نمونه آماری به روش تصادفی طبقه ای نسبتی انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه ی هوش سازمانی (آلبرشت، 2003) و مدیریت تعارض رابینز بودند که روایی صوری آنها مورد تایید اساتید بوده و پایایی پرسشنامه ها با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب در حدود 89/ و83/ بدست آمد. نتایج تحلیل به روش همبستگی پیرسون نشان داد که بین دو متغیر هوش سازمانی و استراتژی راه حل گرایی در مدیریت تعارض رابطه معناداری وجود دارد. ولی بین متغیرهای هوش سازمانی و استراتژی عدم مقابله و کنترل در مدیریت تعارض، رابطه معناداری مشاهده نشد. نتایج آزمون تی برای مقایسه میانگین های بین دو گروه؛ نشان داد که بین مدیران و معلمان در انتخاب استراتژی های مدیریت تعارض، تفاوت معناداری وجود دارد؛ بطوریکه مدیران نسبت به معلمان راه حل گراتر بودند، در مقابل، معلمان تمایل به استفاده از استراتژی عدم مقابله در مدیریت تعارض داشتند؛ این تفاوت به لحاظ جنسیتی نیز معنادار بود و زنان راه حل گراتر از مردان بودند. همچنین در هوش سازمانی مدیران و معلمان، تفاوت معناداری مشاهده نشد.
    کلیدواژگان: هوش سازمانی، مدیریت تعارض، مدیران و معلمان
  • زهرا ابوالفتحی، دکتر حسن صبوری مقدم، دکتر رحیم بدری صفحات 59-73
    پژوهش حاضر که با هدف بررسی مقایسه ای اثر بخشی آموزش شناختی و اصلاح رفتار (با استفاده از بازی های رایانه ای) بر منبع کنترل دانشجویان دختر دانشگاه آزاد اسلامی تبریز، با استفاده از طرحی شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون و گروه کنترل انجام شده است. بدین منظور300 دانشجو به صورت نمونه در دسترس انتخاب شدند. سپس آزمون منبع کنترل را به عنوان پیش آزمون اجرا شد. 45 نفر از دانشجویانی که بیشترین نمره منبع کنترل بیرونی را به دست آورده بودند انتخاب و به صورت تصادفی ساده به سه گروه 15 نفری شامل گروه کنترل و گروه آزمایشی آموزش شناختی و گروه آزمایشی اصلاح رفتار، تقسیم شدند. به گروه دریافت کننده آموزش شناختی طبق برنامه هشت جلسه یک ساعته تحت آموزش شناختی به صورت گروهی قرار گرفتند و گروه اصلاح رفتار هشت جلسه نیم ساعته با استفاده از بازی رایانه ای یک موقعیت تغییر رفتار ایجاد شد ولی گروه کنترل هیچ متغیر مستقلی دریافت نکرد. سپس هر سه گروه مجددا از طریق ابزارهای سنجشی که در مرحله پیش آزمون استفاده شده بود، مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج بدست آمده از پژوهش حاضر که با استفاده از نرم افزار SPSS با استفاده از تحلیل کواریانس و آزمون تعقیبی LSD مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت، نشان داد که آموزش شناختی و همچنین اصلاح رفتار (با استفاده از بازی های رایانه ای) باعث افزایش منبع کنترل درونی می شود. اما نتایج کلی پژوهش حاکی از آن است که آموزش شناختی در افزایش منبع کنترل درونی موثرتر از اصلاح رفتار (با استفاده از بازی های رایانه ای) بوده است.
    کلیدواژگان: آموزش شناختی، اصلاح رفتار، منبع کنترل، بازی های رایانه ای
  • دکتر منصور بیرامی، دکتر خلیل اسماعیل پور، زینب رضایی صفحات 75-90
    این پژوهش با هدف بررسی میزان سخت رویی و سلامت روان در سطوح مختلف دینداری در فرهنگیان شهرستان خوی انجام شده است. نمونه شامل 350 معلم مدارس ابتدایی، راهنمایی و متوسطه (178 نفر مرد و 172 زن) بود. روش تحقیق علی- مقایسه ای بود و برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه سلامت عمومی (28GHQ-) ، زمینه یابی دیدگاه های شخصی کوباسا و پرسشنامه معبد گلزاری استفاده شد. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس چند متغیری و تحلیل واریانس دو راهه تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که سخت رویی و مولفه های آن (به غیر از چالش) در افراد دارای سطوح مختلف دینداری متفاوت است. افراد دارای دینداری سطح بالا نمره بالایی در کنترل و افراد دارای سطوح دینداری متوسط و بالا نمره بالایی در سخت رویی و مولفه تعهد داشتند. میزان سلامت روانی و مولفه های آن (افسردگی، اضطراب، علائم جسمانی و اختلال در کارکردهای اجتماعی) نیز در سطوح مختلف دینداری متفاوت بود. افراد دارای دینداری سطح بالا در علائم جسمانی، و افراد دارای سطح دینداری متوسط و بالا در افسردگی، اضطراب و اختلال در کارکرد اجتماعی نمره پایینی داشتند. نتایج این تحقیق بر کارکرد دین در ارتقای بهداشت روانی تاکید و اشارات ضمنی بر نقش مفاهیم دینی در ارتقای سلامت روانی کارکنان و روان درمانی دارد.
    کلیدواژگان: سخت رویی، سلامت روان، دینداری، فرهنگیان
  • دکتر محمد نریمانی، دکتر عادل زاهد، رضا گل پور صفحات 91-105
    هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه ذهن آگاهی، سبک های مقابله ای و هوش هیجانی با سلامت روانی بود. برای این منظور نمونه ای به تعداد 465 آزمودنی از دانشجویان دانشگاه پیام نور استان مازندران انتخاب شدند. از ابزارهای پرسشنامه ذهن آگاهی، سبک های مقابله ای، هوش هیجانی و مقیاس سلامت عمومی شبرای جمع آوری اطلاعات استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که ذهن آگاهی با سبک های مقابله ای مساله مدار رابطه مثبت و معنی دار (01/0P<) و باسبک های مقابله ای هیجان مدار (01/0P<) رابطه منفی و معنی داری دارد. سبک های مقابله ای مساله مدار با سلامت روانی (نشانه هایی از افکار و احساسات نابهنجار) رابطه منفی وسبک های مقابله ای هیجان مدار با سلامت روانی (نشانه هایی از افکار و احساسات نابهنجار) رابطه مثبت دارد (01/0P<). ذهن آگاهی با سلامت روانی (نشانه های نظیر نشانه هایی از افکار و احساسات نابهنجار) و هوش هیجانی رابطه ندارد، و نیز بین هوش هیجانی و سلامت روانی رابطه معناداری یافت نشد. نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون چند متغیری نشان داد که 7 درصد از واریانس سبک های مقابله ای مساله مدار و 5 درصد از واریانس سبک های مقابله ای هیجان مدار از طریق ذهن آگاهی تبیین می شود. همچنین 10 در صد از واریانس سلامت روانی از طریق سبک های مقابله ای مساله مدار و 18 درصد از واریانس سلامت روانی از طریق سبک های مقابله ای هیجان مدار تبیین می شود. این نتایج نشان می دهد که سبک های مقابله ای هیجان مدار پیش بینی کننده بهتری برای سلامت روانی از جهت نشانه های منفی آن می باشد.
    کلیدواژگان: ذهن آگاهی، سبک های مقابله ای، سلامت روانی و هوش هیجانی
  • صفحات 107-126
    هدف از انجام این پژوهش، رابطه ی مولفه های هوش اخلاقی و رهبری تیمی مدیران گروه های آموزشی دانشگاه های شهر زاهدان در سال تحصیلی91-1390 است. نظریه ی هوش اخلاقی اولین بار توسط بوربا (2005) ارائه شده است. وی هوش اخلاقی را توانایی درک درست از خلاف، داشتن اعتقادات اخلاقی قوی و عمل به آنها بیان کرد. لنیک وکیل (2005) چهار اصل هوش اخلاقی (درستکاری، مسئولیت پذیری، دلسوزی و بخشش) را برای موفقیت مداوم سازمانی و شخصی معرفی کردند. نظریه ی رهبری تیمی نخستین بار توسط کیم در سال 2003 ارئه شد. وی رهبری تیمی را فرآیند نفوذ مشترک کارکنان در ابعاد مختلف شامل مشارکت کارکنان در شرایط کاری، تصمیم گیری و حل مساله تعریف کرد. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی بوده است. جامعه ی آماری این پژوهش را 167 نفر شامل کلیه ی مدیران گروه های آموزشی دانشگاه های شهر زاهدان تشکیل داده اند که از بین آنها130 نفر انتخاب شدند. ابزارهای اندازه گیری در این پژوهش عبارت بودند از: 1) سیاهه ی هوش اخلاقی که توسط لنیک وکیل (2005) ارائه شده، 2) پرسشنامه ی رهبری تیمی که توسط کیم (2002) طراحی شد. یافته های پژوهش نشان داد که: 1) بین مولفه ی درستکاری هوش اخلاقی و رهبری تیمی رابطه ی مثبت و معنی دار وجود دارد، 2) بین مولفه ی مسئولیت پذیری هوش اخلاقی و رهبری تیمی رابطه ی مثبت و معنی دار وجود دارد، 3) بین مولفه ی دلسوزی هوش اخلاقی و رهبری تیمی رابطه ی مثبت و معنی دار وجود دارد 4) بین مولفه ی بخشش هوش اخلاقی و رهبری تیمی رابطه ی مثبت و معنی دار وجود دارد.
    کلیدواژگان: هوش اخلاقی، رهبری تیمی، مدیران گروه های آموزشی
  • دکتر جعفر بیک زاد، دکتر اسدالله خدیوی، دکتر علیرضا حسین پورسنبلی، راحله محمدنژاداصل صفحات 127-141
    هدف مقاله حاضر بررسی رابطه هوش هیجانی مدیران با خودکارآمدی و سلامت روانی آنان در مدارس دوره های سه گانه تحصیلی آموزش و پرورش نواحی پنجگانه تبریز می باشد. در این پژوهش هوش هیجانی براساس نظریه دانیل گلمن در چهار بعد؛ خودآگاهی، خودمدیریتی، خودآگاهی اجتماعی، و مدیریت رابطه و خودکارآمدی براساس نظریه شرر و مادوکس و سلامت روانی براساس نظریه گلدبرگ در چهار بعد؛ علائم جسمانی، اضطراب و بی خوابی، اختلال در کارکرد اجتماعی، و افسردگی مورد بررسی قرار گرفته است. جامعه ی آماری پژوهش حاضر مدیران مدارس دوره های سه گانه تحصیلی آموزش و پرورش نواحی پنجگانه تبریز به تعداد 611 نفر می باشد. حجم نمونه ی آماری براساس فرمول کوکران 238 نفر برآورد شده است. روش نمونه گیری به صورت تصادفی طبقه ای می باشد. ابزار جمع آوری اطلاعات در پژوهش حاضر پرسشنامه می باشد. روایی پرسشنامه به صورت صوری و با استفاده از نظرات اساتید و کارشناسان مورد تایید است. پایایی پرسشنامه با آزمون آلفای کرونباخ برای سوال های هوش هیجانی و خودکارآمدی و سلامت روانی پرسشنامه به ترتیب با اعتبار 832/0 و 764/0 و 787/0 مورد تایید قرار گرفته است. برای آزمون فرضیه های پژوهش از آزمون r پیرسون استفاده شده است. نتایج حاصل بیانگر آن است که بین هوش هیجانی مدیران با خودکارآمدی و سلامت روانی آنان در مدارس مقاطع سه گانه تحصیلی آموزش و پرورش نواحی پنجگانه تبریز رابطه معنی داری وجود دارد.
    کلیدواژگان: هوش هیجانی، خودکارآمدی، سلامت روانی، مدیران مقاطع سه گانه تحصیلی
|
  • Pages 13-25
    The aim of this research was to study the relationship between the empirical sciences high-school third graders after school activities (hours dedicated to doing assignment, studying text-books, supplementary books, participating in tutorial math 3 class) with their math academic achieving and determining the share of each activity in the process in zanjan city. The statistical population was all the district one and two third grade male students in public and private school which included 240 people. Using Cochran's formula 148 people were chosen as sample size. The sampling method was stratified random sampling. The research method was descriptive survey. The results showed that among all the after school activities, after controlling the intelligence variable, there was only a significant different between the hours dedicated to doing math assignment and math academic achievement. The other school activities didn’t show significant difference.
    Keywords: school assignment, text, book, supplementary, books, tutorial classes, Academic achievement
  • Pages 27-40
    The main objective of this study was to examine the relationship between the managers’ communicative skills and schools organizational health in Parsabad. The research method was descriptive- correlation. The statistical population included all the managers and teachers in Prasabad which added to 157 manager and 1323 teachers. Using Cochran's Formula the sample size was 76 manager and 380teachers (five teachers for each manager). The sampling method was random sampling. The data were collected through two standardized questionnaires including Barton E. G. communicative skill questionnaire and Hoy et al. organizational health questionnaire. The data were analyzed through SPSS software and descriptive and inferential statistics. The results indicated that there was direct and meaningful relationship between managers’ communicative, speech, listening, and Feedback skills with the schools organizational health. The schools organizational health was relatively high.
    Keywords: communicative skills, Organizational Health, school managers
  • Pages 41-57
    This study was conducted to determine the relationship between organizational intelligence with conflict management. The research method was correlation and applied research. The statistical population was managers and teachers of public high and guidance schools Maragheh city. It included 88 managers, using Cochran’s Formula 44 managers and 256 teachers were chosen through ratio stratified sampling method. Research tools included organizational intelligence questionnaire (Albrecht, 2003) and Robbins conflict management, who had supported the formal validity and reliability using cronbach’s alpha, coefficient, was about 0.89 and 0.83. Pearson analysis showed that between two variables, organizational intelligence and solution- oriented strategy in conflict management, there is a significant relationship, but the correlation between organizational intelligence with avoidance and control strategies of conflict management, there was no significant relationship. T-test results showed that between manager and teacher in conflict management strategy there was a significant difference, and managers were more solution- oriented than the teacher. In contrast, teachers tend to use avoidance strategy. This difference was also significant in terms of gender, as women were more solution- oriented than men. Also, between managers and teachers there was no significant difference in organizational intelligence.
    Keywords: organizational intelligence, conflict management, administrators, teachers
  • Pages 59-73
    The present research was done to determine the comparison study of cognitive instructional effectiveness and behavior modification (using computer games) on Islamic Azad university Female students’ locus of control. The population of the study was 300 people using available sampling were chosen. The research method was quasi-experimental. The locus of control test was run as pre-test. Among the examinees 45 people who got higher scores were chosen as the sample size and were divided into 3 groups through simple random sampling method. (15 people per group). The cognitive instructional group got eight session (each session one hour) intervention, the behavior modification group got eight session (each session half an hour) intervention, but the control group didn’t get any intervention. Then all groups were evaluated again through measurements which were used as pre-test. He results showed that the cognitive instructional and behavior modification were on increasing internal locus of control, but cognitive instruction was more effective than behavior modification.
    Keywords: cognitive instruction, behavior modification, Locus of Control, computer games
  • Pages 75-90
    The purpose of this research was to investigate the extent of mental health and hardiness in different levels of religiosity among the teachers in Khoy township. The sample included 350 primary, guidance and high schools teachers (178 male and 172 female). The research method was causal-comparative, and General Health Questionnaire (GHQ-28), Kubasa’s Personal Views Survey, and Golzari’s Ma’bad questionnaire were used for gathering data. The data were analyzed using multivariate analysis of variance and two-way analysis of variance. The results showed that the hardiness and its components (except for the challenge) are different among levels of religiosity. People with high level of religiosity had high scores in the control and people with high and moderate levels of religiosity had high scores in the hardiness and commitment component. The extent of mental health and its components (depression, anxiety, somatic symptoms and social disfunction) were different among levels of religiosity. People with high level religiosity had low scores in somatic symptoms, and people with high and moderate levels of religiosity had low scores in depression, anxiety and social dysfunction. The results of this study emphasized the role of religion on mental health and had implications about the role of religion concepts on personal mental health and psychotherapy.
    Keywords: Hardiness, Mental Health, religiosity
  • Pages 91-105
    The aim of the personal study was to determine the relationship between mindfulness, coping style and emotional intelligence with mental health. The statistical population was 46000 students. Using Morgan table the sample size was 465 people. To gather the data mindfulness questionnaire, coping styles, emotional intelligence and mental health scales ere used. The results showed that there was significant positive difference between mindfulness with problem oriented coping styles, and there was significant negative difference between mindfulness with emotion oriented coping styles. There was a negative relation between problem oriented coping styles and mental health, but a positive relation was found between emotion oriented coping styles and mental health. The multiple regression results showed that mindfulness explained 7% of problem oriented coping styles, and 5% of emotion oriented coping styles and 10% of mental health component was explained by problem oriented coping and 18% of mental health was explained by emotion oriented coping styles.
    Keywords: Coping styles, Emotional Intelligence, Mental Health, Mindfulness
  • Pages 107-126
    The aim of this study was the relationship between the moral intelligence components and instructional group managers’ team leadership in Zahedan universities in the educational year of 2011-2012. Moral intelligence theory at first was presented by Borba (2005). He presented moral intelligence as distinguishing between rights and putting them into action. Lennick and Kiel (2003) presented four main moral intelligence principles (integrity, responsibility, compassion and forgiveness) for continuous organizational and personal success. Team leadership, at first was presented by Kim (2003). He defined team leadership as process of common interaction of employees in different aspects including the employees’ interactions in work conditions decision making and problem solving. The method of the research was descriptive correlation. The statistical population of the study was 167 people, out of which 130 people were selected as the sample size through Morgan’s table. The sampling method was stratified random sampling. The results showed that there was a positive significant difference between all of the moral intelligence components with team leadership.
    Keywords: Moral intelligence, team leadership, instructional group managers
  • Pages 127-141
    The aim of the research was to study relationship between the managers’ emotional intelligence with their self- efficacy and mental health in three educational levels (elementary, guidance and high- school) in the five districts of Tabriz.to this and Daniel Goleman’s theory in four dimension: self- awareness, self- regulation, social self- awareness, relation management and self- efficacy; Sharir and Maddox theory and mental health based on Goldberg’s theory in four dimensions: physical symtoms, anxiety, social dysfunction and depression were used. The statistical population included the three levels of school managers added up to 611 people. Using Cochran's Formula the sample size was 238 people. The sampling was stratified random sampling. To gather the data questionnaire was used. The reliability of the emotional intelligence, self- efficacy and mental health were 0.83, 0.76 and 0.78 respectively. The Pearson coefficient was used to test the hypotheses. The results indicated that there was a significant difference between emotional intelligence with their self- efficacy and mental health in three school levels in five districts of Tabriz.
    Keywords: Emotional Intelligence, self, efficacy, Mental Health, Three levels of school Managers